اگر تمام شب را برای از دست دادن خورشید گریه کنی، لذت دیدن ستاره ها را هم از دست خواهی داد.
ارسال توسط آرزووووووو تنها
تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است. چه رنجی می برد آن کس که انسان است و از احساس سرشار است.
ارسال توسط آرزووووووو تنها
اورا گرفتند به جرم چیدن یک شاخه گل! زیرا که دستانش بوی گل می داد. هیچ وقت فکر نکردند شاید گلی کاشته باشد!!!
ارسال توسط آرزووووووو تنها
از من پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیتو؟ خوب منم راستشو گفتم، گفتم: زندگیمو. از من پرسید چرا؟ گریه کرد و رفت. اما نمیدونست که اون خودش زندگیمه!!
ارسال توسط آرزووووووو تنها
هیچ کس نمی تونه به قلبش یاد بده که نشکنه ولی حداقل من یادش دادم که وقتی شکست لبه تیزش دل اونی رو که شکسته نبره!
ارسال توسط آرزووووووو تنها
احساس خوبیه وقتی یه نفر دلتنگت باشه، احساس بهتر اینه که یه نفر عاشقت باشه. اما بهترین احساس وقتیه که یه نفر هیچ وقت فراموشت نکنه.
ارسال توسط آرزووووووو تنها
گفتا به شمع روزی پروانه ای هراسان/ عمریست من بگردم دور سرت چه آسان/ افسوس هیچ حرفی با من نمی زنی تو/ سر در نقاب داری با چشم اشک ریزان/ در پاسخش چنین گفت آن شمع با اشاره/ با حالتی ملول و با روی اشک باران/ تو در برم چه دیدی کز یاد تو نرفتم/ جز سینه ای پر آتش وین شعله فروزان/ چرا نمی شوی تو با بال های بازت/ همسایه شکوفه یا جانب گلستان/ گفتا که رمز عشق است این پرزدن نه عادت/ با عشق تو بگردم دور سرت دو چندان/ خواهد قضا که عمری در پای تو بسوزم/ از هرم عشق رویت وز شعله های سوزان
ارسال توسط آرزووووووو تنها
ما دو پنجره رو به روی هم/ آگاه ز هر بگو مگوی هم/ هر روز سلام و پرسش و خنده/ هر روز قرار روز آینده/ اکنون دل من شکسته و خسته است/ زیرا یکی از دریچه ها بستست/ نه ماه افسون نه عشق جادو کرد/ لعنت به سفر که هرچه کرد او کرد
ارسال توسط آرزووووووو تنها
روزهای بچگی مون آفتابی بود/ حیف خورشید خانم پیر شده عینک می زنه
ارسال توسط آرزووووووو تنها
خانه دل مارا از کرم عمارت کن/ پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی
ارسال توسط آرزووووووو تنها
چقدر خوب و روشن است نمای چشم های تو/ نمی رسد ستاره ای به پای چشم های تو/ به ماه خیره می شوم فقط و گریه می کنم/ دلم که تنگ می شود برای چشم های تو/ و هی مرور می کنم نگاه اول تورا/ اگر نمی رسد به من صدای چشم های تو
ارسال توسط آرزووووووو تنها
کاش در دهکده عشق فراوانی بود/ توی بازار صداقت کمی ارزانی بود/ کاش اگر گاه کمی لطف به هم می کردیم/ مختصر ولی ساده و پنهانی بود
ارسال توسط آرزووووووو تنها
همیشه ضربه کاری ز دست آشنا خوردم/ چشیدم زهر تنهایی زبس که پشت پا خوردم
ارسال توسط آرزووووووو تنها
تو مث بادبادک من که یه روز رفت پیش ابرا/ بی خبر رفتی و خواستی بمونم تنهای تنها
ارسال توسط آرزووووووو تنها
در کویری که تو تنها و خورشید گذران است چه توان کرد که جز سایه خود یاری نداری راز با چاه بگو در دل شبهای غریبی تکیه بر دوست مکن محرم اسرار نداری
ارسال توسط آرزووووووو تنها
گر همچو من افتاده این دام شوی/ ای بس که خراب باده و جام شوی/ ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم/ با ما منشین اگرنه بدنام شوی
ارسال توسط آرزووووووو تنها
چو عاشق میشدم گفتم که می یابم گوهرمقصود/ ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد
ارسال توسط آرزووووووو تنها
ما بخار شیشه ایم، نازمون کنی اشکمون درمیاد، چه برسه به اینکه فراموشمون کنی
ارسال توسط آرزووووووو تنها
شیشه دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست/ این دل ما با نگاهی سرد پرپر میشود
ارسال توسط آرزووووووو تنها
آخرین مطالب